حسب الامر برابر دستور به فرمان برطبق فرمان بفرموده از روی فرمان (باین معنی باضافت آید) : (حسب الامراعلی حضرت)، طبق دستور: (حسب الامربقورچی باشی پیوسته برسر آخسقه رفتند) ادامه... برابر دستور به فرمان برطبق فرمان بفرموده از روی فرمان (باین معنی باضافت آید) : (حسب الامراعلی حضرت)، طبق دستور: (حسب الامربقورچی باشی پیوسته برسر آخسقه رفتند) فرهنگ لغت هوشیار
حسب الامر به دستور، به فرمایش، بر اساس فرمایش ادامه... به دستور، به فرمایش، بر اساس فرمایش تصویر حسب الامر فرهنگ واژه فارسی سره
حسب الامر به دستور، به فرموده، طبق دستور، طبق فرمایش، به فرمان، طبق فرمان، مطابق دستور ادامه... به دستور، به فرموده، طبق دستور، طبق فرمایش، به فرمان، طبق فرمان، مطابق دستور فرهنگ واژه مترادف متضاد